loading...

زمستان آفتابی

بازدید : 351
چهارشنبه 22 مهر 1399 زمان : 0:37

واای امشب خیلی حرص خوردم

یکی از بدی‌های تو خونه موندن اینه که تمرینات رو باید ایمیل کنی ولی اگه حجم جوابایی که باسد بفرستیم زیاد باشه و بیشتر از ۲۵مگ باشه فرستاده نمیشه هر چقدر که من به این فایل جوابا ور. رفتم فایده نداشت و فرستاده نشد باید این مشکل رو به استاد بگم البته الان دیگه خیلی دیره و وقتش تموم شده حالا اگه کلاسا حضوری بود خیلی راحت برگه‌ها رو میدادم دست استاد

تا انقد برای درسا حرص نخورده بودم

شکر گذار بارگاه الهی
بازدید : 327
چهارشنبه 22 مهر 1399 زمان : 0:37

وضعیت درست شده مثل انیمیشن کله کدو که یه دشمن خودشون برای خودشون میسازن بعد همون چیزی که ساختن علیه خودشونم میشه و نمیدونن حالا چجوری نابودش کنن البته کله کدو موفق شد ولی معلوم نیست که ما هم موفق بشیم یا نه

کورونا هم همینطوره خودشون درستش کردن حالا موندن چجوری باهاش مقابله کنن که مرگ و میر بیش از حد نشه و جمعیت ،بیش از حد ،کم نشه

شکر گذار بارگاه الهی
بازدید : 286
چهارشنبه 22 مهر 1399 زمان : 9:38

امروز کلی خرخونی کردم از صبح ساعت نه که صبحونه خوردم و بعدش هم یکم آهنگ گوش دادم یه ریز درس خوندم تا الان

کلی سرم شلوغ شده چون استادای این ترم یکم سختگیر ترن

کلا زندگی همینه یا تلاش میکنی و به یه جایی میرسی یا اینکه دست رو دست میذاری و به جایی نمیرسی و بعدش وابسته به همه میشی و مستقل نمیشی

اینکه آدم همه‌ی تلاش خودش رو بکنه خیلی مهمه

♥ سال جدید 1395 ♥
برچسب ها
بازدید : 339
چهارشنبه 22 مهر 1399 زمان : 9:38

یه بار یه پست توی اینستاگرام دیدم که روایتی بود از اینکه چطور فال حافظ بوجود اومد

میگن وقتی حافظ میمیره مردم میگن حافظ کافر بوده و مطرب و شراب خوار بوده پس خاکش نمیکنیم ولی یه عده هم باور داشتن که اینطور نبوده دست آخر یکی از عالمای اون جمع پیشنهاد میده که یه شعر رو از حافظ فال میزنیم هرچی اون شعر گفت مشخص میکنه چکار کنیم

و وقتی فال میزنن این شعر میاد :عيب رندان مکن اي زاهد پاکيزه سرشت

که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت

من اگر نيکم و گر بد تو برو خود را باش

هر کسي آن درود عاقبت کار که کشت

و از اون به بعد فال حافظ بوجود اومد البته این فقط یکی از روایاته که من فقط این یکی رو میدونم

♥ سال جدید 1395 ♥
بازدید : 401
سه شنبه 21 مهر 1399 زمان : 19:39

فانتزیم اینه که اگه یه روزی توی آمریکا به دنیا میومدم اسکی روی یخ رو میرفتم یاد میگرفتم و از این موضوع کاملا مطمئنم چون از بچگی هم عاشق باله بودم هم اسکیت بازی

حتی تا چهارده سالگی هم اسکیت بازی میکردم البته کسی بهم چیزی یاد نداد انقد تمرین کردم تا خودم یاد گرفتم

این یکی از شیرینترین و قدیمی‌ترین فانتزیامه

زمستون امسال باکی برف بازی میکنی
بازدید : 443
سه شنبه 21 مهر 1399 زمان : 5:39

بازدید : 299
سه شنبه 21 مهر 1399 زمان : 5:39

من از اینکه زبان خارجی بلد باشم خوشم میاد مثلا ایتالیایی یا فرانسوی ،انگلیسی هم تا حدودی میتونم صحبت کنم یا معنی آهنگها رو میفهمم البته مارال یه کتاب زبان گرفته که یه بار یکمش رو مطالعه کردم و خوب زبان ایتالیایی رو توضیح داده بود الان هم توی کتابخونه هستش ولی طبق برنامه ریزی که کردم باید بیشتر وقتم رو به درسای دانشگاه اختصاص بدم

بعضی از آهنگای ایتالیایی رو گوش دادم و بیشترشون شاد بودن اما دیروز توی تلوزیون یه آهنگ معرفی کرد که خیلی ملایم و زیباست و اسمش هست vivo per ‍le به معنی اینکه من برای او زندگی میکنم و وقتی متن آهنگش رو آوردم متوجه شدم که چقدر آهنگ شاعرانه‌‌‌ای هست تا الان صد بار گوشش دادم و ازش سیر نمیشم

متن آهنگ vivo per le
بازدید : 314
سه شنبه 21 مهر 1399 زمان : 5:39

من عاشق رمان خوندنم مخصوصا رمانهایی که مجموعه حوادث تاریخی هستن و بصورت داستان نوشته شدن مثلا رمان آذر میدخت اولین رمان قطوری بود که خوندم و برای حوادثی که نوشته شده بود منبع هم ذکر کرده بود الان رفتم سراغ رمان پوران دخت ،البته زیاد وقت نمیکنم ازش بخونم چون ترم شروع شده

کلاسای این ترم اول آنلاین بودن و کلی دردسر داشت یه دفعه وای فای ضعیف میشد و من از کلاس عقب میموندم و با مبایل هم اصن صدای استاد نمیومد بخاطر همین مجبور میشدم دوباره ویدئوی ضبط شده کلاس رو ببینم تازه سر کلاس فقط کسایی که میکروفون داشتن،مثبت میگرفتن

ولی دانشجو‌ها اعتراض کردن و قراره آفلاین بشه

متن آهنگ vivo per le
بازدید : 323
دوشنبه 20 مهر 1399 زمان : 16:38

دوستان وقتی موقع خواب نظر میدید و سر صحبت رو باز میکنید یه دفعه ول نکنید برید حداقل یه اهمی‌یه اوهومی‌یه شب به خیری چیزی بگید که من تو خماری نمونم

شاید حال ندارید چیزی بگید یا شایدم میخواین کرم بریزین

به چه حسابی هزینه میگویند ؟
بازدید : 375
دوشنبه 20 مهر 1399 زمان : 16:38

کم کم دارم تمام اعتقاداتم رو نسبت به دین از دست میدم دیگه نه باور دارم خدایی هست نه جهنمی‌وجود داره نه کسی هر چی کاشته ،برداشت میکنه انگار کسایی که ظالمن از همه زندگی راحتتری دارن

البته این رو باور دارم که ما همه انسانیم و باید انسانیت داشته باشیم و اگه اینطور باشه دنیا بهشت میشد شاید یه زمانی برسه که استعمار کنار بره و همه‌ی انرژی‌ها تموم بشه و در آخر مردم بفهمن که جز انسانیت راهی ندارن و همونجا بهشت به وجود بیاد

وااای دارم چرت و پرت میگم ،شاید باید یه ذره کتابای فلسفی بخونم تا شاید از این سر درگمی‌نجات پیدا کنم شایدم نه

یه بار وقتی تو خونه گفتم خدایی وجود نداره مادر و پدرم با تعجب به من نگاه کردن ،فکر کنم دیگه ازم نا امید شدن 😂 (خنده)

به چه حسابی هزینه میگویند ؟

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی